روابط عمومی الکترونیک در جامعه اطلاعاتی: دکتر شهیندخت خوارزمی
پیشینه تاریخی پیدایش تکنولوژی در زندگی انسان، به نخستین دستکاری بشر در طبیعت باز می گردد که با کاشتن اولین دانه در خاک آغاز شد. با این تحول، دوران انسان خوشه چین و شکارچی و غارنشین به پایان رسید و عصر کشاورزی آغاز گردید. عصری که به روایت تاریخ نگاران تمدن، ده هزار سال به طول انجامید. در اواخر قرن شانزده و اوایل قرن هفده میلادی، همگرایی دو جریان تحول عظیم یعنی انقلاب علمی و انقلاب صنعتی، تمدن کشاورزی را با تمدنی جایگزین ساخت که موتور محرک آن تکنولوژی بود. تمدن اخیر بیش از سه قرن بر جامعه بشری حاکم بود و همه ابعاد زندگی فردی و اجتماعی انسان را دگرگون ساخت. در این عصر، نوآوری و خلق تکنولوژی که به واقع موتورِ محرک هر جریان تحول تمدنی به شمار می آید، در آغاز به صورت تجربی جریان داشت. اما، با رشد پرشتاب علوم تجربی، و گسترش کاربرد روش علمی، به تدریج یافته های علمی در فرایند تولید تکنولوژی جذب شد و با پیدایش مراکزی با مأموریت انجام پژوهش های توسعه ای جهت نوآوری و خلق تکنولوژی جدید، با نام مراکز R&D [3]، شتاب تحول تکنولوژیک آغاز شد. این مراکز، به حق، "کارخانه تکنولوژی" نام گرفتند. بحث جریان تکامل این مراکز و سیر تحول آ« در این مقاله نمی گنجد.
از نیمه دوم قرن بیستم، پیشرفت های علمی و تکنولوژیک به ویژه در دو حوزه خاص، زندگی بشر را وارد مرحله تازه ای کردند: اختراع کامپیوتر و کشف . DNAدو انقلاب دیجیتال و انقلاب ژنتیک یا به معنایی دقیق تر ژنومیک[4]، در پی این دو اختراع رخ دادند. پیدایش بحران های عصر صنعت، از جمله بحران محیط زیست؛ بحران انرژی؛ بحران مواد خام و بحران های اجتماعی و فرهنگی و چالش های جدی که جامعه صنعتی با آن مواجه شد، در ترکیب با آثار این دو انقلاب بر زندگی بشر، زمینه ورود جامعه بشری را به عصر تمدنی تازه ای فراهم آورد. در واقع، کامپیوتر نشان داد که نه تنها اختراعی است که محرک نوآوری های جدید در عرصه های دیگر است، بلکه تحولات بعدی آن نیز منشاء تغییراتی بنیادین و عمیق و گسترده، در همه ابعاد زندگی انسان بوده و جامعه بشری را وارد عرصه هایی خواهد کرد که بسیار پیچیده تر و بدیع تر از آن است که در تصور بگنجد. در واقع، تحولات برخاسته از اختراع کامپیوتر، ضمن ایجاد فرصت های شگفت انگیز برای انسان، جامعه بشری را با چالش هایی مواجه خواهد ساخت که بسیار جدی است. از آن مهم تر، محیط فعالیت و زندگی انسان را از محیط های آشنای فیزیکی به محیط های نوظهور مجازی تغییر داده و زمینه پیدایش نوع جدیدی از جامعه را فراهم آورده است.
کشف DNA نیز باعث شد که انسان به قابلیت دستکاری در ترکیب و ساختار ژنتیک همه موجودات زنده از جمله خودش، دست یابد و از این طریق بتواند فرایند تکامل طبیعی را از مسیر خود منحرف سازد و راهبری آن را به دست نیروهایی بسپارد که مخلوق انسان بوده ولی در روند رشد تکنولوژیک خود به قابلیتی از هوشمندی دست می یابند که بسیار فراتر از سطح هوش خالق خویش یعنی انسان.است.
این مقدمه کوتاه با این هدف بیان شد که زمینه ورود به بحث اصلی، یعنی معرفی مهم ترین کلان روندهای تحول تکنولوژی ICT آماده شود. کلان روند به روندهای تحولی گفته می شود که خود روند ساز بوده و چندین موج تحول گسترده و عمیق در قلمروهای گوناگون به راه اندازد. در این بخش، آن بخش از روندهای تحولی معرفی می شوند که تحت تأثیر پیشرفت های ICT شکل گرفته و موجب پیدایش تغییراتی اساسی و پایدار و راه اندازی روندهایی تحول زا در ابعاد گوناگون زندگی فردی و اجتماعی شده اند.
ICT، خود از نوع تکنولوژی های نوینی است که از همگرایی دو جریان تحول پدید آمده است. دو حوزه اطلاعات و ارتباطات تا زمانی به صورت دو جریان علمی و تکنولوژیک مستقل از یکدیگر و به طور موازی در حال پیشرفت بودند. کامپیوتر، نماد تکنولوژیک اطلاعات، و تلفن و تلویزیون، نماد تکنولوژیک ارتباطات به شمار می آمدند. این دو جریان مستقل، با پیدایش "شبکه" به هم پیوستند. بدین معنا که کامپیوترها به کمک تکنولوژی های ارتباطات – تلفن – به هم وصل شدند و شبکه پدید آمد. در تاریخ تکنولوژی، این نقطه عطف مهمی به شمار می آید که باعث شد با ترکیب و همگرایی قابلیت های دو حوزه اطلاعات و ارتباطات جریان عظیم تحولی به راه افتد که انقلاب ICT نام گرفت. اینترنت، مهم ترین محصول این همگرایی است. از آن مهم تر، پدیده ها و تکنولوژی های اطلاعات و ارتباطات به گونه ای در هم آمیخته اند که دیگر نمی توان مرزی میان آن دو تعریف کرد. گوشی تلفن همراه یا تلویزیون دوسویه[5] یا کامپیوترهایی که با آن کار می کنیم و یا ابزار هوشمندی که در فرایندهای تولید کالا و خدمات و یا در پژوهش علمی و به سایر فرایندها به کار می روند، در کدام گروه قرار می گیرند؟ در گروه تکنولوژی های اطلاعات یا ارتباطات؟ کلان روندهای تحول ICT و پدیده های متأثر از آن از جمله روابط عمومی الکترونیک، در قالب این همگرایی قابل فهم اند.
جهانی سازی [6] و مجازی سازی[7] دو کلان روند اصلی است که بدون ICT رخ نمی داد. جهانی سازی باعث شد که با کاهش اهمیت و فروپاشی مرزهای فیزیکی و جغرافیایی، فعالیت ها از محیط های ملی به محیط های جهانی انتقال یابند. با این تحول، سازمان ها و افراد دریافتند فرصتی فراهم شده تا با تولید کالا و خدمات و اطلاعات و دانش برای بازارهای جهانی و یا حضور در عرصه های جهانی به جای بازارها و عرصه های آشنای محلی و داخلی، بهتر بتوانند به اهداف خود دست یابند. از آن جا که قاعده بازی در بازارها و عرصه های جهانی با قاعده بازی در بازارها و عرصه های داخلی و ملی تفاوت بسیار دارد، جهانی سازی باعث شد سازمان شد افراد و سازمان ها، برای کسب موفقیت، و تبعیت از قاعده رفتار در محیط های جهانی، الگوهای ذهنی و رفتاری خود را تغییر دهند و اندیشه ها و نظام های فکری و رفتاری جدید و در سطح سازمان، دانش مدیریت نوین را جذب کنند و از همه مهم تر، از تکنولوژی های جدید ICT بهتر استفاده کنند و فرایندهای خود را بر این مبنا از نو طراحی نمایند.
مجازی سازی، کلان روند دیگری است که فعالیت ها را از محیط های فیزیکی به محیط های مجازی یا به بیانی دیگر فضای سایبر و در واقع به فضاهای موجود در اینترنت انتقال داد. این تحول به مراتب عمیق تر از جهانی سازی است. زیرا به نوعی گسست آفرین است. برخی از مفاهیم بنیادین جهانی سازی به تعبیر شماری از تاریخ دانان از زمان کورش کبیر، در ایران رواج داشته است. در واقع، کورش کبیر تمدنی جهانی برپا داشت. اما، مجازی سازی برای نخستین بار در زندگی بشر تجربه می شود و باعث گردید روندهای تحولی در همه عرصه های زندگی انسان به راه افتد که به پیدایش پدیده هایی کاملأ جدید با پسوند "الکترونیک" یا با پیشوند " e" انجامید که به پدیده های "مجازی"شهرت یافته اند. در واقع، مجازی سازی معرف تغییر ماهیت پدیده های متعارف به شمار می آید. بانکداری الکترونیک، تجارت الکترونیک، آموزش الکترونیک، پول الکترونیک، روابط عمومی الکترونیک، بازار مجازی، سازمان مجازی، شهر مجازی از آن جمله اند. این پدیده ها در فضای مجازی جریان دارند و از منطق خاص و قواعد حاکم بر این فضا پیروی می کنند. در این منطق، نقش دو عامل مهم یعنی زمان و مکان کمرنگ شده و درحال از بین رفتن است. در فضای مجازی، مناسبات و ارتباطات و فعالیت ها فارغ از محدودیت زمان و مکان جریان دارند و برای نخستین بار بشر توانسته است خود را از اسارت این دو عامل رها سازد. روند تحول به گونه ای است که اندک اندک همه فعالیت های فردی و اجتماعی از جمله کار، سرگرمی، تولید، توزیع، خرید، فروش، یادگیری، پژوهش، و خود زندگی در حال انتقال به فضاهای مجازی است. مجازی سازی نیز مرزهای جغرافیایی را از بین برده است. بدین معنا که برای حضور و فعالیت در فضای سایبر، مکان دیگر محدودیت به شمار نمی آید و در هر جا و در هر زمان این حضور میسر است. در واقع، برای نخستین بار است که انسان پدیده "حضور همه جایی"[8] را تجربه می کند.
به هر حال، این دو کلان روند باعث طرح اندیشه هایی شده اند که بیانگر تحولی بنیادین است. برخی صاحب نظران اعتقاد دارند که عصر تازه ای در زندگی بشر آغاز شده که آن را با عناوین گوناگون نامیده اند. برخی می گویند بشر وارد عصر دیجیتال[9] شده که در آن ابزار، تکنولوژی ها و فرایندها دیجیتالی شده اند. شماری دیگر آن را عصر حقیقت و عصر نور[10] نامیده اند. زیرا، ICT ابزاری پرتوان برای کشف حقیقت و شفافیت عرضه کرده است. بسیاری از رازهای ناشناخته هستی کشف شده و پرسش های مهم دیگری برای پژوهشگران مطرح شده که تنها با کمک سخت افزارها و نرم افزارهای پیشرفته کنونی قابل تحقیق است. افزون بر آن، با خارج ساختن انحصار اطلاعات از دست دولت، فضای اطلاعاتی را شفاف ساخته است. در عین حال اندیشمندان دیگری آن را عصر فریب[11] نامیده اند. ICT برای تحریف حقیقت نیز ابزاری پرتوان ارائه داده است. به طوری که در فضای سایبر، اغلب تشخیص حقیقت از فریب بسیار دشوار می شود. و تنها با نگاه علمی و مهارت های پیشرفته علمی است که می توان تا حدی اعتبار اطلاعات و دانش عرضه شده را محک زد.
در نگاهی عمیق تر، می توان دریافت که ICT بر اقتصاد، سیاست، فرهنگ، زندگی اجتماعی و توسعه فردی تأثیری انکارناپذیر داشته و روندهای تحول سرنوشت سازی به راه انداخته است. باعث پیدایش اقتصاد دانایی[12] و اقتصاد دیجیتال[13] و اقتصاد فراماده [14]شده و در معادله تولید ثروت، عواملی نرم چون انسان و اطلاعات و دانایی و خلاقیت و نوآوری و هوشمندی رقابتی و امثال آن را جایگزین عواملی سخت مانند سرمایه و زمین و ماشین آلات و ساختمان کرده است. در سیاست، از طریق تسریع و تسهیل دو فرایند لیبرالیزه کردن و دموکراتیزه کردن جامعه، ساختار نظام سیاسی را در کشورهای دموکراتیک متحول ساخته و با خارج ساختن انحصار اطلاعات از دست نظام حکومت، و تحمیل اصولی چون شفافیت و پاسخگویی بر رفتار دولت و حکومت، به اهرم توسعه سیاسی تبدیل شده است. در عرصه فرهنگ، عامل مهم انفجار خلاقیت های هنری و علمی و فنی شده و با اشاعه نشر الکترونیک و رواج بازارهای مجازی پر رونق تجارت فرهنگی در فضای سایبر، به هرکسی فرصت می دهد هر اثری را خلق و بدون واسطه در بازارهای جهانی مجازی عرضه کند. در عرصه اجتماعی، با شکل گیری وب اجتماعی[15]، کیفیت و کمیت تعاملات اجتماعی را به سطحی بی سابقه ارتقا داده است. و باعث شده افراد و گروه ها و سازمان ها فارغ از محدودیت های زمان و مکان و فراسوی مرزهای ملی و جغرافیایی، در شبکه های مجازی و در فضاهای سایبر با هم ارتباط برقرار کنند. و در عرصه فردی، فرصت های باارزشی برای شکوفایی قابلیت ها و استعدادها فراهم آورده است.
ICT در عرصه مدیریت و فعالیت سازمان ها نیز آثاری عمیق بر جای گذارده است. در واقع هر جا که ICTدر فرایندها و سیستم های مدیریت به شیوه ای درست و مؤثر جذب شده، نه تنها بهره وری و اثربخشی سازمان به طرز چشم گیری بهبود یافته، بلکه با ارتقای قابلیت نوآوری و تقویت هوشمندی رقابتی، سازمان توانسته است به چالش ها و تحولات محیطی بموقع و به شیوه ای مناسب پاسخ دهد و به سازمانی چابک و یادگیرنده و تحول پذیر و توسعه یاب تبدیل شود. بدون ICT، هیچ سازمانی قادر نیست در عرصه های جهانی و مجازی حضوری مژثر داشته باشد. در واقع، بهره گیری درست از ابزار و فرصت های ICTبه راز بقای سازمان ها تبدیل شده است. روابط عمومی الکترونیک و ضرورت پیاده سازی آن در سازمان ها نیز خود شاهدی است بر این مدعا.
البته شکی نیست که ICTمانند هر پدیده تکنولوژیک دیگر، شمشیری است دو دم که ضمن ارائه فرصت ها و داشتن آثار مثبت توسعه ای، تهدیدهایی نیز در بر دارد. این تهدیدها بیشتر متعلق به عرصه های اجتماعی و فرهنگی است. وگرنه برای توسعه اقتصادی و توسعه سیاسی نه تنها تهدیدی در برندارد، بلکه اهرم توسعه پایدار به شمار می آید.
اما، باید توجه داشت که تکنولوژی های نوین به ویژه ICT، به سرعت نو و منسوخ می شوند. در نتیجه، پدیده هایی چون روابط عمومی الکترونیک که زائیده این تحول تکنولوژیک به شمار می آیند، در صورتی می توانند با اطمینان به حیات خود ادامه دهند و خود را با تحولات پرشتاب این تکنولوژی ها همگام سازند که روندهای تحول را با دقت دنبال کنند و با نگاهی آینده نگر بدانند این روندها در چه مسیری درحال تکوین بوده و عالمانه و دوراندیشانه افق آینده را ترسیم کنند.
بررسی ها نشان می دهند که به خاطر ذات همگرایی تکنولوژی های نوین، روند تحول آینده کمتر تکاملی و پیوسته و بیشتر جهشی و گسسته خواهد بود. نگاهی به مهم ترین روندهای آتی تحول ICT مؤید این ادعاست.
مهم ترین روند تحول، هوشمند شدن ابزار و تکنولوژی ها و نرم افزارهای ICT است. نگاهی به سیر تکامل وب این نکته را روشن می سازد. تحولات فضای وب را می توان در انواع وب به شرح زیر مشاهده کرد:
· وب اطلاعاتی:[16] در این مرحله وب محیطی است برای تبادل اطلاعات و به بیانی دیگر این نوع وب فضایی است مجازی که اطلاعات را به هم وصل می کند. موتورهای جستجو، وب سایت و پورتال و پایگاه داده در چنین فضایی شکل گرفتند و وظیفه اصلی آنان مبادله اطلاعات است.
· وب اجتماعی:[17] این نوع وب افراد و گروه ها و سازمان ها را به هم وصل می کند. ایمیل و وبلاگ و کنفرانس مجازی و امثال آن در چنین فضایی پدید آمدند و زمینه تکوین شبکه های اجتماعی مجازی و ارتباط مجازی مردم را با یکدیگر فراهم آورده اند.
· وب معنایی:[18]این تحول سرآغاز فرایند هوشمند شدن وب است که در آن وب به جای وصل کردن اطلاعات، دانایی ها را به وصل می کند. هوش مصنوعی و حضور عوامل هوشمند باعث شده که کیفیت خدمات به سطحی بالاتر ارتقا یابد. مثال بارز آن موتور جستجوی جدیدی است که به زودی به طور مجانی در اختیار کاربران قرار خواهد گرفت. در حال حاضر، موتور جستجوهایی چون گوگل با دریافت صرفأ کلید واژه ای از جانب کاربر، تنها منابعی را می یابند که آن کلید واژه در آن ها ذکر شده باشد و اغلب شمار این منابع بسیار زیاد است.. البته، کاربر خود باید متن این منابع را مطالعه کرده و منبع مورد نظر را بیابد. بخش مهمی از این منابع مفید نخواهند بود. اما، در وب معنایی، کاربر درخواست جستجوی خود را به صورت سؤالی که در ذهن دارد، مطرح می کند و موتور جستجوی هوشمند پاسخ سؤال و نه واژه کلیدی را جستجو کرده و بهترین منابع را معرفی می کند که منابعی است که منظور کاربر را برآورده می سازد.
· Metaweb: مرحله بعدی تکامل وب، هوشمند شدن خدمات و نرم افزارها و محیط وب است. این نوع وب، در واقع هوش ها را به هم وصل می کند و زمینه تکوین مغز جهانی[19]را فراهم می آورد. به بیانی دیگر، نرم افزارها، خدمات و منابع همگی هوشمند شده و با یکدیگر در سطح بالایی از هوشمندی ارتباط برقرار می کنند. تفاوت مهم این مرحله با مراحل قبلی در آن است که حضور انسان در شکل دادن به پدیده ها اندک اندک کمرنگ می شود. عناصر هوشمند وب هستند که در تعامل با یکدیگر و در تعامل با انسان و نمادهای مجازی وی، حضوری بی سابقه دارند. در این وب سطح و کیفیت تعامل انسان با ماشین و به طور کلی آن چه مخلوق اوست، به سطحی تازه ارتقا می یابد. برخی معتقدند که در چنین شرایطی که چندان دور نیست، انسان اندک اندک از فرایند خلق و تولید نرم افزارها و به معنایی دیگر، برنامه نویسی خارج شده و انجام این امر به پدیده هایی سپرده می شود که از هوشی بمراتب بیش از انسان کنونی و به نظر برخی آینده نگران، از قابلیت تفکر و خلاقیت در حد تریلیون برابر هوش انسان برخوردارند.
فرایند هوشمند شدن ICT را با نگاهی دیگر، نیز می توان بررسی کرد. صاحب نظران معتقدند که در آینده ای نه چندان دور، زندگی انسان در سپهری به نام Metaverse جریان خواهد یافت که 3 گروه تکنولوژی به شرح زیر آن را شکل می دهند:
1. Augmented reality: ترکیبی از تکنولوژی ها چون دوربین های دیجیتال، ماهواره، موتورهای جستجو و امثال آن در این گروه قرار دارند. این تکنولوژی ها، فهم ما را از جهان پیرامون شکل می دهند. این تکنولوژی ها در سطوح مختلف از سطح کیهانی و فضا تا سطح ریزتر از اتم[20] معرفت انسان را درباره پدیده ها دگرگون کرده اند و با تولید مستمر معرفت علمی تازه، به ابزار پرتوانی برای پژوهش تبدبل شده اند. برای مثال، در سطح کیهانی، ضمن کمک به شناخت ابعاد شگفت انگیز کیهان، و کشف میلیاردها کهکشانی که کیهان از آن تشکیل یافته، تصاویری بدیع از تولد کهکشان های تازه ارائه می دهند و افق معرفت انسان را درباره کیهان تا بدان جا می گسترانند که مفهوم Universe را با اندیشه multiverse جایگزین می کنند. فرضیه اصلی می گوید به جای یک کیهان، هستی از کیهان های موازی ترکیب یافته است. مثال بارز دیگر تأثیر ICT بر شکل گیری معرفت های جدید، در رابطه با بدن انسان است. با تکنولوژی های جدید می توان رفتار همه اجزای بدن حتی سلول ها را مشاهده کرد. این مشاهدات، معرفت انسان را درباره خودش تغییر داده اند.
2. : Awareness technologiesترکیبی از دو گروه تکنولوژی که در دو سطح به انسان آگاهی می دهند. یک گروه از این تکنولوژی ها، درباره هویت اشیاء و افراد آگاهی می دهند. مثال بارز آن، RFID یا برچسب هایی است بر روی کالا که ردیابی آن کالا را میسر می سازد. نمونه دیگر این تکنولوژی ها، چیپ هایی است که در آغاز از طریق جراحی و اکنون با تزریق وارد بدن می شوند و حامل هر نوع اطلاعات هویتی در باره فرد هستند. این تکنولوژی کاربردهای بسیار متنوعی در عرصه های درمان و امنیت و مالی و امثال آن دارد و به زودی جایگزین شناسنامه، گذرنامه، مدارک پزشکی، کارت اعتباری، و امثال آن می شود. گروه دوم، تکنولوژی هایی هستند که درباره محیط به ما آگاهی می دهند. نظام های GPS [21] از این دسته اند. با نصب این سیستم برای مثال در خودرو هنگام رانندگی به ویژه در شهرهای بزرگ و پرازدحام، می توان بهترین مسیر را ردیابی کرد. مثال دیگر نسل پیشرفته گوشی های تلفن همراه است که به سیستم هایی از این نوع مجهز بوده و کارکردهای جدیدی ارائه می دهد. ولی این گروه تکنولوژی در معرض این اتهام جدی قرار گرفته که با تجاوز به حریم های خصوصی، فرد را در معرض ردیابی دیگران قرار می دهد. نمونه دیگر این تکنولوژی ها، نسخه جدید google earth است، که درباره هر مکانی روی کره زمین نقشه ای دقیق ادر اختیار کاربران قرار می دهد که در آن می توان حتی فردی را که در کوچه ای درحال قدم زدن است مشاهده کرد. مرحله بعدی امکان مشاهده افراد در درون ساختمان هاست. پنتاگون و اتحادیه اروپا، اعتراض دارند که این برنامه، نماد تجاوز گوگل به حریم اطلاعات محرمانه و سری نظامی است. اما حقیقت آن است که این گروه از تکنولوژی ها که روند پیشرفت آن مانند هر تحول علمی و تکنولوژیک دیگر، قابل متوقف ساختن نیست، جامعه بشری را وارد مرحله ای می سازد که به گفته صاحب نظران مرحله شکل گیری جهان آینه ای [22] است. در این جهان، واقعیت ها شفاف و آینه وار بازتاب می یابند و دیگر حریمی خصوصی باقی نمی ماند. چاره ای نیست جز آن که بیاموزیم که با این حقیقت خود را انطباق دهیم.
3. Simulation technologies: سومین گروه تکنولوژی ها، جهش های نرم افزاری اند که از طریق فراهم آوردن امکان جذب و اقتباس سریع تر و هدفمند تر داده های جهان واقعی، سپهرها و جهان های مجازی غنی تر و واقعی تری خلق می کنند. فضای مجازی زندگی دوم[23] نمونه ای است از کاربرد این تکنولوژی ها در ساختن فضایی مجازی برای زندگی. این فضا، شهری است معلق در فضای مجازی که میلیون ها نفر در آن از طریق آواتار[24] یا شخصیتی که برای خود می سازند، به کار و زندگی و تجارت و تفریح و آموزش و پژوهش اشتغال دارند. این تکنولوژی ها، تعامل انسان-ماشین را به سطح تازه ای تغییر داده است. به این معنا که اگر در محیط مجازی متعارف، انسان های واقعی با یکدیگر تعامل دارند، در این گونه از فضاهای مجازی، آواتارهای انسان ها با یکدیگر در تعامل اند. آواتار هایی که مجاز کاملند و در محیط فیزیکی واقعیت ندارند، و ساخته خیال افرادی هستند که از طریق آن ها در این فضا حضور یافته اند. در واقع، در زندگی دوم و فضاهای شبیه سازی شده مشابه آن، مجازی سازی به معنای واقعی رخ داده است.
Metaverse سپهری است که از ترکیب این سه گروه تکنولوژی شکل گرفته و با هوشمند شدن این تکنولوژی ها تکوین می یابد. به بیانی دیگر، نظام های هوشمند به هر یک از تکنولوژی های فوق افزوده شده و سپهری به وجود می آید که Metaverse نامیده شده است. اگر هوش را قابلیت خودآگاهی و تأمل و استعداد یادگیری و خلاقیت و توانایی انتخاب از میان گزینه ها بدانیم که خود را در کیفیت پاسخگویی به محیط و دستکاری در آن متجلی می سازد، می توان مجسم کرد که هوشمند شدن ICT چگونه سپهر زندگی تکنولوژیک ما را دگرگون می سازد. کورزویل، نویسنده آینده نگر، در کتابی پرفروش، این پدیده را "یکتایی"[25] خوانده است. آن گونه که خود می گوید این مفهوم را از محافل فیزیک اقتباس کرده است. فیزیکدانان معتقدند افق فراسوی سیاهچال های فضایی آن قدر شگفت انگیزاست که در تصور نمی گنجد. چنین پدیده هایی را بی همتا و یکتا نامیده اند. کورزویل و بسیاری از صاحب نظران نیز اعتقاد دارند که افق فراسوی هوشمند شدن ICT نیز با هوش محدود کنونی انسان قابل تصور نیست.
شکی نیست که هوشمندشدن ICT که آن راIIT [26]نیز نامیده اند، برای روابط عمومی الکترونیک تحول مهمی به شمار می آید. اگر بتوان از قابلیت های این تحول به شیوه ای درست استفاده کرد، می تواند فعالیت روابط عمومی را به نحوی عمیق متحول سازد و چه بسا روابط عمومی الکترونیک را در قالب فعالیتی راهبردی، در سازمان در جایگاه بالایی قرار دهد. هر چند بر پیچیدگی این فعالیت خواهد افزود. در فضای مجازی هوشمند، کدام فعالیت اهمیتی بیشتر یا در حد مدیریت و رهبری روابط درون و برون سازمانی خواهد داشت؟
جامعه اطلاعاتی
جامعه اطلاعاتی را می توان واقعیتی دانست که همگام با سیر تحول ICTدر حال تکوین است. یا آن را اندیشه ای دانست در ذهن نظریه پردازان که برای تبیین واقعیت های برخاسته از تحولات ICTخلق شده است. در هر دو حال، آشنایی با این پدیده به فهم و مدیریت بهتر پدیده هایی کمک می کند که خارج از کنترل ما، زندگی مان را دگرگون ساخته اند. به ویژه برای آنان که در قلمرو مباحث الکترونیک از جمله روابط عمومی الکترونیک می اندیشند، یا فعالیت دارند، شناخت جامعه اطلاعاتی و بحث هایی که پیرامون آن در جریان است، ضرورتی است انکارناپذیر.
جامعه اطلاعاتی در معنایی کلی، بیانگر گستره و ژرفای نفوذ ICT بر ابعاد فردی و اجتماعی زندگی انسان است. در واقع، با خلق این مفهوم اندیشمندان حکایت از وجه تمایز تکنولوژی های ارتباطات و اطلاعات با سایر حوزه های تکنولوژیک دارند و می گویند اگر سایر تکنولوژی ها بعد یا ابعادی از زندگی انسان را دگرگون کرده اند، ICT کل بستری را که زندگی انسان در آن جریان دارد و ماهیت مناسباتی را که در این بستر شکل می گیرد، متحول ساخته است. وباعث پیدایش نوع جدیدی از جامعه شده که در آغاز جامعه اطلاعاتی و پس از مدتی جامعه معرفتی [27] نام گرفت. در ادبیات علوم اجتماعی و ارتباطات، نظریه ها و اندیشه های بسیاری درباره جامعه اطلاعاتی بازتاب یافته است. این ادبیات بر این نکته تأکید دارند که این جامعه با جامعه ماقبل خود تفاوت های اساسی دارد.
مهم ترین تفاوت، ماهیت مجازی فضا و بستر جامعه اطلاعاتی است. همان گونه که تاکنون تجربه کرده ایم، فضاهای مجازی در ذات خود بدون مرکز و بی مرزند و بر خلاف فضاهای فیزیکی، فعالیت هایی که در این فضاهای مجازی جریان دارند، در درون مرزهای جغرافیایی ملی و محلی قابل کنترل و نظارت نیستند و از قوانین حاکم بر فضاهای فیزیکی کمتر پیروی می کنند. تفاوت مهم تر، تکنولوژی محور بودن این جامعه است. جامعه اطلاعاتی زاییده انقلاب ICT است و همگام با سیر تحول این تکنولوژی ها، متحول می شود. به معنای دیگر، از سیالیت و پویایی و تحول پذیری بسیار بالایی برخوردار است. در یک کلام می توان گفت جامعه اطلاعاتی ادامه جامعه فیزیکی نیست.
به دلیل ویژگی جامعه اطلاعاتی و از آن مهم تر، تهدیدها و فرصت های خاصی که برای توسعه و بهبود کیفیت زندگی مردمان و جوامع جهان دارد، سازمان ملل بر آن شد که با تمهیداتی سیر تکامل و فرایند توسعه این پدیده را از جریانی خودانگیخته و مهارناپذیر، به فرایندی قابل راهبری و نظارت تبدیل کند. از این رو، در سال 1998، در نشست سران اتحادیه بین المللی مخابرات[28] که در شهر مینیاپولیس امریکا برگزار شد، پیشنهاد گردید برای بحث و گفت و گو پیرامون این موضوع، اجلاس سران جامعه اطلاعاتی [29] برگزار شود. این پیشنهاد در قطعنامه همین نشست به تصویب رسید. در سال بعد، یعنی در سال 1999، مجمع عمومی سازمان ملل موافقت کرد این اجلاس تحت ریاست این اتحادیه برگزار شود و در دسامبر 2001 تصویب کرد که اجلاس در دو مرحله برگزار گردد. مرحله اول اجلاس در سال 2003 در ژنو با شرکت سران 175 کشور و حضور بیش از 13 هزار نماینده دولت ها و جامعه مدنی و بخش خصوصی بر گزار شد و مرحله دوم آن در سال 2005 در تونس، با شرکت 174 کشور و 20 هزار شرکت کننده اجرا شد. در اجلاس تونس، سران50 کشور شرکت کردند. سایر کشورها مقامات بلند مرتبه خود را اعزام کرده بودند. ایران در هر دو اجلاس حضوری فعال و مؤثر داشت.
در این دو اجلاس اسنادی به تصویب رسید که اصول راهنما و برنامه های عمل را برای راهبری فرایند توسعه جامعه اطلاعاتی در درون کشورها تعریف کرده است. دولت های شرکت کننده که اغلب کشورهای جهان را در بر می گیرند، با امضای این اسناد متعهد شده اند این اصول و برنامه ها را در کشور خود اجرا کنند. به این معنا که موظف شدند توسعه جامعه اطلاعاتی را در جوامع خود طبق این اصول و برنامه های عمل راهبری کنند. آشنایی با مفاد این اسناد به ویژه دو سندی که در اجلاس ژنو به اتفاق آرا و بدون رأی مخالف و بدون قید شرط توسط سران دولت ها – از جمله ایران - و اعضای شرکت کننده به تصویب رسید، برای ایرانیان علاقمند به مباحث ICT و به ویژه راهبران روابط عمومی الکترونیک، ضروری است.
در اجلاس ژنو، دو سند با عنوان اعلامیه اصول و برنامه عمل و در تونس دو سند دیگر با نام سند تعهد تونس و برنامه عمل تونس به تصویب رسید. به دلیل اهمیتی که دو سند ژنو در شکل گیری شالوده های بنیادی و اصول و ارزش های محوری مورد توافق جامعه بین المللی برای هدایت جامعه اطلاعاتی دارند، نکات مهم این دو سند معرفی می شوند. شعار محوری این اسناد، جامعه اطلاعاتی برای همه است. از اجلاس تونس. به این سو، کنفرانس های متعددی تشکیل شده که سعی کرده اند مکانیسم های مناسبی تدوین کنند که با کمک آن بتوان اجرای مصوبات اجلاس های سران را در درون کشورها پی گیری کرد و عملکرد کشورها را در زمینه پیشبرد اهداف جامعه اطلاعاتی ارزیابی نمود و نیز با انتقال تجربه کشورها در زمینه برنامه های مصوب ویافتن راهکارهای مناسب برای راهبری اینترنت و مباحث مربوط، فرایند توسعه جامعه اطلاعاتی را در جهان تسهیل کرد. دبیرخانه اجلاس نیز گزارش عملکرد کشورها را منتشر کرده است[30]. به نظر می رسد ITU و دفاتر اصلی سازمان ملل از جمله یونسکو و UNDPاین کار را به طور جدی پی گیری می کنند. این فعالیت ها، بیشتر بر اسناد ژنو استوارند. به این دلایل است که در زیر نکات مهم دو سند اجلاس ژنو معرفی می شود.
در سند اعلامیه اصول آمده است که هدف آن است که با بهره گیری از مواهب و فرصت های ICT، جامعه ای اطلاعاتی ایجاد شود که در آن بتوان توسعه عادلانه، برابر و متوازن و همآهنگی را برای همه افراد و جوامع تضمین کرد. در این معنا، جامعه اطلاعاتی جامعه ای مردمی، فراگیر (دربردارنده همه اقشار و گروه ها) و توسعه گرا تعریف شده که در آن نه تنها هر کسی حق دارد از فرصت های ICT برای بهبود زندگی خود بهره مند شود، بلکه باید بتواند اطلاعات و دانش و دانایی خلق کند؛ به اطلاعات و دانش و دانایی های موجود دسترسی داشته باشد؛ از آن ها در موقع نیاز استفاده کند و دانش و اطلاعات و دانایی خود را آزادانه و بدون محدودیت مبادله کند.
کشورهای امضا کننده اسناد، از جمله ایران، متعهد شده اند که فرایند توسعه جامعه اطلاعاتی را بر پایه منشور سازمان ملل و با رعایت کامل اعلامیه حقوق بشر، راهبری کنند. از این رو، بر حق آزادی بیان و حق جستجو و انتقال اطلاعات و ایده از هر رسانه ای و از هر مرزی و سایر حقوق اساسی از جمله حق توسعه تأکید شده است.
در سند اعلامیه اصول، ICTابزاری مؤثر برای توسعه و بهبود بهره وری و اشتغال و تأمین رفاه و کیفیت زندگی مردم تلقی شده که نه تنها می تواند نابرابری های موجود از جمله شکاف دیجیتال را برطرف کرده و برای حاشیه نشینان و جاماندگان از فرایند توسعه، این تکنولوژی ها را به فرصت های دیجیتال تبدیل کند، بلکه با راهبری درست جامعه اطلاعاتی ادعا می شود که می توان به تحقق اهداف اعلامیه توسعه هزاره[31] نیز کمک کرد. مهم ترین این اهداف، ریشه کن کردن فقر و گرسنگی و بیسوادی در سطح جهان و توانمندسازی زنان و رفع نابرابری های جنسیتی و کاهش مرگ و میر کودکان و تأمین بهداشت مادران و ریشه کن کردن بیماری های واگیر دار و تضمین توسعه پایدار محیط زیست وگسترش همکاری های منطقه ای و بین المللی و جهانی در زمینه توسعه برای دستیابی به صلح و عدالت و شکوفایی جهانی است.
در این سند، به نقش مهم علم تأکید شده و چنین بیان شده که بسیاری از ستون های پایه جامعه اطلاعاتی،بر پیشرفت های غلمی استوار است. هم چنین، توانمندسازی جوانان به عنوان سرمایه انسانی آینده جامعه اطلاعاتی و پیشگامان خلق و جذب ICT، و جلب مشارکت کامل زنان در فرایندهای تصمیم گیری در دستور کار قرار گرفته است. هم چنین بر توجه به قشرهای آسیب پذیری تأکید شده که هنوز به فرصت های ICT دسترسی ندارند. کمک به مهاجران، حاشیه نشینان، ناتوانان جسمی، کهنسالان، بیکاران، اقلیت ها، بومیان، روستاییان و چادرنشینان برای استفاده مؤثر از ICTدر بهبود وضع خود، اولویت مهم برنامه توسعه جامعه اطلاعاتی تلقی شده است.
در سند آمده است که فرایند توسعه جامعه اطلاعاتی را نمی توان به دست صرفأ دولت ها سپرد. بلکه به دلیل پیچیدگی ها و اهمیتی که دارد، 5 رکن اصلی باید در آن حضور داشته باشند: دولت، بخش خصوصی، جامعه مدنی، سازمان ملل و سازمان های بین المللی. همکاری و هماهنگی و مشارکت فعال همه آنان ضروری تلقی شده است.
در سند برنامه عمل، 11 خط عمل معرفی شده که گزیده ای از متن آن به شرح زیراست:
1. ICT در خدمت توسعه: همه افراد و جوامع باید بتوانند از مزایای جامعه اطلاعاتی بهره مند شوند.
2. ایجاد زیرساخت ICT: زیرساخت پیشرفته و مناسبی با پهنای باند زیاد ساخته شود تا همه، به ویژه جوامع، گروه ها و افرادی که هم اکنون به دلیل عدم دسترسی، از شکاف دیجیتال رنج می برند، بتوانند به این زیرساخت و تکنولوژی ها و کاربردهای آن دسترسی یابند. در مناطق محروم، در دفاتر پست، مدارس و کتابخانه ها، دسترسی مردم به ICT تأمین شود. در ضمن، سیاست هایی تدوین گردد که فضای مناسبی برای حضور و رقابت عادلانه بخش خصوصی فراهم آورد.
3. دسترسی به اطلاعات و دانش: بر لزوم تواناسازی همگان جهت دسترسی به دانش و اطلاعات و مبادله آن و کمک به ارتقای دانش جهانی برای توسعه و رفع موانع دسترسی برابر با کمک تکنولوژی های جدید، از جمله نرم افزارهای open sourceکه قابل کپی برداری است، تأکید می شود.
4. ظرفیت سازی: برای هر فردی باید فرصت فراهم کرد تا دانش و مهارت های لازم را برای فهم پدیده های مجازی و بهره گیری مناسب از مزایای جامعه اطلاعاتی و اقتصاد دانایی و مشارکت کامل در این جامعه را فرا گیرد. سواد وآموزش همگانی ابتدایی، عامل کلیدی در ایجاد جامعه اطلاعاتی فراگیر است. در ضمن، لازم است برای تشکیل سرمایه انسانی ماهر و متخصص مورد نیاز سازمان ها، اولویت قایل شد. آموزش مهارت های ICT به بزرگسالان؛ استفاده از این تکنولوژی ها برای توسعه منابع انسانی و یادگیری مستمر و بازآموزی معلمان و مربیان و کتابداران؛ ارایه خدمات آموزش از راه دور و درمان از راه دور؛ تقویت زیرساخت پژوهش و توسعه و همکاری های بین المللی در این زمینه و در زمینه انتقال تکنولوژی، سایر مواردی است که شرایط لازم را برای توسعه جامعه اطلاعاتی فراهم می آورند..
5. اعتماد سازی و تأمین امنیت لازم برای استفاده از ICT: تقویت فضای اعتماد، ازطریق تأمین امنیت اطلاعات و امنیت شبکه؛ حفظ حریم خصوصی و حقوق مصرف کننده، نیز پیش شرط جامعه اطلاعاتی به شمار می رود و به کاربران اطمینان لازم را می بخشد. باید با جلب همکاری همه ذینفعان، به ویژه متخصصان بین المللی، فرهنگ جهانی امنیت را اشاعه داد و آن را بهبود بخشید. هر چند لازم است دسترسی به ICT برای مقاصدی محدود شود که بازدارنده توسعه است و اجازه نداد این تکنولوژی ها در راه مقاصد جنایی و تروریستی و اهدافی به کار روند که ثبات و امنیت جهانی را به خطر اندازد.
6. ایجاد محیطی توانمندساز در همه سطوح: در این ماده که با تفصیل بیشتری بیان شده، عناصر گوناگون فضای مناسب برای توسعه جامعه اطلاعاتی معرفی و مورد تأکید قرار گرفته اند. از جمله، بر ضرورت استفاده از ICT برای بهبود کیفیت حکمرانی و حاکمیت تأکید شده است. در ضمن، حاکمیت قانون همراه با ضرورت تدوین سیاست ها و مقررات حمایت گر و شفاف و پشتیبان رقابت و بدون جانبداری تکنولوژیک و قابل پیش بینی، لازمه ایجاد جامعه اطلاعاتی مردمی و فراگیر تلقی شده است. مداخله دولت صرفأ برای مقاصدی چون تصحیح انحراف های مکانیسم بازار و حمایت از رقابت عادلانه و جذب سرمایه گذاری و توسعه زیرساخت و گسترش عمومی کاربردها و بیشینه سازی مزایای اجتماعی و اقتصادی ICT و تأمین منافع ملی، مجاز دانسته شده است. در ضمن، بر ایجاد فضای پویا و توانمندساز مناسب بین المللی که از سرمایه گذاری مستقیم خارجی و انتقال تکنولوژی و همکاری بین المللی به ویژه در زمینه مالی و تجارت و بدهی ها حمایت کند و ضرورت مشارکت کامل و مؤثر کشورهای درحال توسعه در تصمیم گیری جهانی، و بهبود دسترسی ارزان به شبکه های جهانی به عنوان شرایط لازم برای تضمین اثربخشی فعالیت های توسعه جامعه اطلاعاتی در سطح ملی، تأکید شده است. راهبری اینترنت توسط سازمان های بین المللی به صورت شفاف، چند جانبه و دموکراتیک و با مشارکت کامل همه دولت ها و جامعه مدنی و بخش خصوصی و سازمان های بین المللی، ضروری تلقی شده است.
7. کاربردهای ICT، سودمند برای همه جنبه های زندگی:. در این بخش به کاربردهای اصلی اشاره شده که عبارتند از دولت الکترونیک؛ تجارت الکترونیک؛ آموزش الکترونیک؛ بهداشت الکترونیک؛ اشتغال الکترونیک؛ محیط الکترونیک؛ کشاورزی الکترونیک؛ علم و دانش الکترونیک. این کاربردها باید در همه سازمان های دولتی و غیر دولتی به شکلی راحت و قابل استفاده و ارزان و متناسب با نیازهای محلی و فرهنگی و با زبان ملی در اختیار مردم قرار گیرند،تا بتوانند با از بین بردن موانع موجود، به توسعه پایدار و تحقق اهداف جامعه اطلاعاتی کمک کنند. در ارائه این خدمات، مقامات و سازمان های استانی و محلی نقشی مهم دارند.
8. تنوع فرهنگی، هویتی، و زبانی و محتوای داخلی: تنوع فرهنگی، میراث جامعه بشری است و جامعه اطلاعاتی باید بر پایه آن بنا شود و تنوع فرهنگی و تنوع زبانی، سنت ها و مذاهب گوناگون را پاس بدارد؛ گفت و گوی میان فرهنگ ها و دیالوگ تمدن ها را تقویت کند و بر تولید و پخش و حفظ محتوا به زبان ها و اشکال گوناگون، تأکید ورزد. حفظ میراث فرهنگی، عنصر مهم شکل گیری هویت و خودآگاهی فردی است و پیوند مردم جامعه را با گذشته خویش برقرار می کند. جامعه اطلاعاتی از هر ابزاری از جمله راهکارهای دیجیتال، برای حفظ میراث فرهنگی کشور و انتقال آن به نسل های آینده استفاده کند.
9. رسانه ها: بر اصولی چون آزادی مطبوعات؛ آزادی اطلاعات؛ استقلال مطبوعات؛ چندگانگی[32]و تنوع رسانه ها؛ همراه با استفاده مسؤلانه رسانه ها از اطلاعات؛ با رعایت عالی ترین معیارهای اخلاقی و حرفه ای؛ نقش مهم انواع رسانه های سنتی در جامعه اطلاعاتی و ضرورت تشویق تنوع مالکیت رسانه ها، تأکید شده است.
10. ابعاد اخلاقی جامعه اطلاعاتی: جامعه اطلاعاتی باید به صلح احترام بگذارد و حافظ ارزش هایی چون آزادی، برابری، همبستگی، مدارا، مسؤلیت مشترک و احترام به طبیعت باشد. اخلاق در جامعه اطلاعاتی اهمیت بسیار دارد و این جامعه باید عدالت و حرمت و ارزش وجودی افراد را پاس بدارد و تا حد امکان از خانواده حمایت کند. بازیگران جامعه اطلاعاتی - دولت؛ بخش خصوصی؛ جامعه مدنی و سازمان های بین المللی - به هر طریق ممکن، باید مانع سوء استفاده از ICT در راه نژادپرستی، تبعیض نژادی، بیگانه ستیزی، نداشتن مدارا، برانگیختن نفرت و کودک آزاری شوند و آن را غیرقانونی اعلام کنند.
11. همکاری منطقه ای و بین المللی: جامعه اطلاعاتی در ذات خود، جهانی است. برای ایجاد جامعه اطلاعاتی فراگیر جهانی، شناسایی و به کارگیری مؤثر رهیافت ها و مکانیسم های بین المللی از جمله کمک های مالی و فنی ضروری است. همکاری های منطقه ای نیز نقشی مهم دارند و تشویق می شوند.
مطالعه دقیق اسناد ژنو و تونس، وجود فرصت های باارزشی را آشکار می سازد، که برای تحقق آرمان های بشری در جهان و تحقق اهداف توسعه پایدار و ملی در همه جوامع از جمله ایران، ضروری می باشند. به نظر می رسد با توجه به ناکارآمدی سازمان های متولی توسعه ICT در ایران، که باعث عدم حضور مؤثر و فعال کشور در اجلاس های بین المللی در سال های اخیر شده است، جامعه مدنی و بخش خصوصی مسؤلیت سنگین تری برای تحقق اهداف توسعه جامعه اطلاعاتی بر دوش دارند
روابط الکترونیک در جامعه اطلاعاتی
روابط الکترونیک را می توان پیوستاری دانست که در یک سوی آن، جذب ICT در فرایندها ونظام های روابط عمومی سنتی و در سوی دیگر، روابط عمومی در فضای مجازی قرار می گیرد. در انتهای اول این پیوستار، ICT در خدمت بهبود بهره وری و اثربخشی فعالیت روابط عمومی است. با حرکت به سمت انتهای دیگر پیوستار، روابط عمومی به بازیگر مهم جامعه اطلاعاتی تبدیل می شود. در فرایند گذر از روابط عمومی سنتی به روابط عمومی الکترونیک، چند تحول عمده رخ می دهد.
مهم ترین تحول، تغییر ماهیت فضای فعالیت روابط عمومی است. این فضا، از محیط فیزیکی، به محیط مجازی تغییر می یابد. از آن مهم تر، در مراحل آغازین این تحول و حتی پس از آن، به قول دکتر سعید عاملی؛ محیط فعالیت روابط عمومی، دو فضایی یا دو جهانی می شود: هم در فضای فیزیکی جریان دارد و هم در فضای مجازی. اگر بپذیریم که قواعد و منطق حاکم بر فضای مجازی، با قواعد و منطق فضای فیزیکی تفاوت دارند، این دوگانگی محیط فعالیت، روابط عمومی را با چالش هایی مهم مواجه می سازد.
مهم ترین چالش، الزام تحول مدل های ذهنی مدیران و کارشناسان روابط عمومی است که نه تنها باید بتوانند ماهیت پدیده های مجازی را درک کنند، بلکه لازم است با انعطاف کافی، فعالیت خود را در هر دو فضا، به اقتضای تفاوت های این دو فضا، به گونه ای انجام دهند که منافع سازمان تأمین شود. به بیانی دیگر، ذهن آنان باید سیال و منعطف شود تا بتوانند روابط میان افراد و گروه ها و سازمان ها را در فضای فیزیکی و مجازی، به نفع سازمان و درجهت اهداف راهبردی سازمان، تنظیم کنند.
چالش دیگر، تکنولوژیک شدن روابط انسانی و روابط سازمانی در فضای مجازی است. در این فضا، روابط چهره به چهره جای خود را به روابط الکترونیک می دهد. در واقع بیشتر روابط سازمان با ذینفعانش از طریق تکنولوژی های ارتباطی و اغلب در محیط های تحت وب جریان می یابد. این خود زمینه را برای تحول مهم دیگری هموار می سازد: روابط و ارتباطات، مجازی می شوند. در فضای مجازی، به جای واقعیت، گاه مجازی از واقعیت حضور دارد که می تواند واقعی نباشد. در نتیجه، روابط عمومی با پدیده هایی سر و کار می یابد که نماد واقعیت اند نه خود واقعیت. در این فضا، روابط عمومی، با سازمان های مجازی و شخصیت های مجازی ارتباط می یابد. اگر بپذیریم که ICT ابزار پرتوانی برای تحریف واقعیت و در واقع فریب در اختیار بشر قرار داده است، اهمیت این چالش دوچندان می شود. البته، با مجهز شدن روابط عمومی به نگاه علمی و کسب مهارت های لازم برای تعیین اعتبار منابعی که در فضای مجازی در اختیار است، می تواند تا حدی با این چالش مقابله کند. ولی واقعیت آن است که روابط عمومی الکترونیک به سطح و نوع تازه ای از شایستگی ها و مهارت های حرفه ای نیاز خواهد یافت. چه بسا رهبری فضای ارتباطی محیط های مجازی از قاعده دیگری پیروی کند.
تحول مهم دیگر در فضای مجازی، شبکه ای شدن روابط است. روابط عمومی الکترونیک در فضای مجازی با شبکه های ارتباطی یا به به بیانی دقیق تر، با شبکه هایی از افراد و سازمان ها سر و کار می یابد که باید رابطه سازمان خود را با آنان تنظیم کند. ارتباط شبکه ای نیز از منطق خاص خود پیروی می کند. از جمله، در فضای شبکه ای، کثرت به وحدت قابل تبدیل نیست. در واقع، در شبکه افراد و سازمان های گوناگونی حضور دارند که چه بسا هر یک به فرهنگ و ملیت و قومیت خاصی تعلق داشته باشند واز الگوهای فکری و رفتاری و ارزش ها و اعتقادات متفاوت و حتی متضادی پیروی کنند. ولی منافعی مشترک آن ها را در ارتباط با یکدیگر قرار داده است. نفی، انکار یا رد این تفاوت ها و تلاش در جهت همسان کردن اعضای شبکه با خود و سعی در القای ارزش ها و اصول و الگوهای خود به دیگران در شبکه، چه بسا به حذف خود از شبکه بینجامد. به عکس، برقراری ارتباط مؤثر در شبکه، مستلزم شناخت و فهم این تفاوت ها و از آن مهم تر، درک اهمیت مدارا و ضرورت احترام به تفاوت هاست. به قول ژیل دولوز، متفکر فرانسوی معاصر، تفکر شبکه ای که بر پذیرش کثرت و احترام به آن استوار است، لازمه حضور فعال و مؤثر در فضاهای متفاوت جهان کنونی است که با تفکر سنتی به کلی متفاوت است. تفکر سنتی، در ساختارهای سلسله مراتبی مؤثر است که در آن وحدت فرماندهی حاکم باشد. در این گونه ساختارها، کثرت، یا به بیانی دیگر، تنوع آرا و عقاید و ارزش ها، تحمل نمی شود و از طریق رهبری مرکزی، سعی می شود این تنوع به وحدت تبدیل گردد. حضور در شبکه های جهانی و مجازی با تفکر سنتی، منافع سازمان به ویژه بنگاه اقتصادی را به خطر می اندازد..
فضای مجازی، فضایی است بدون مرز و بی مرکز. مرزهای جغرافیایی در فضای مجازی رنگ می بازند. در این فضاها، فرهنگ های گوناگون حضور دارند. به بیانی دیگر، ذینفعان سازمان، از جمله مشتریان و کارکنان می توانند به فرهنگی دیگر تعلق داشته باشند. در چنین فضایی، روابط عمومی به تفکر چندگانگی فرهنگی[33] نیاز دارد. بنیان این تفکر، شناخت فرهنگ دیگری است. در این جا نیز احترام به تفاوت های فرهنگی ضرورت می یابد. ویژگی دیگر، بی مرکز بودن فضای مجازی است. در این فضا، معمولأ سلسله مراتب و مرکز فرماندهی کمتر وجود دارد و ساختار روابط بیشتر از نوع شبکه است. روابط عمومی باید گره گاه های شبکه را شناسایی کند و رابطه سازمان را با این گره گاه ها تنظیم نماید.
از دیدگاهی دیگر می توان برای روابط عمومی الکترونیک، سه رکن قائل شد: تکنولوژی، سازمان و انسان. همان گونه که در ابتدای مقاله نیز ذکر شد، روابط عمومی الکترونیک زاییده ICTاست و باید با تحولات آن همگام شود. لازمه این امر آن است که روندهای تحول این تکنولوژی ها را با دقت دنبال کند و بر اساس فهم و شناخت دقیق این روندها، خود را با این تحولات همگام سازد. از آن مهم تر، روابط عمومی الکترونیک، به دلیل ICT محور بودن، در بستر جامعه اطلاعاتی جریان دارد و نقش و جایگاه آن در چارچوب ویژگی های این جامعه بهتر قابل تعریف است. ولی باید قوانین حاکم بر آن را بشناسد.
روابط عمومی الکترونیک در ایران اگر بتواند فرایند تحول خود را بر اصول و ارزش های جامعه اطلاعاتی، آن گونه که در بخش قبل بیان شد، استوار سازد، می تواند به بازیگر مهمی در فرایند توسعه جامعه اطلاعاتی در ایران تبدیل شود و از این طریق نقش مهمی در تأمین منافع ملی کشور و توسعه پایدار ایران ایفا نماید. لازمه این امر ان است که با اصول، ارزش ها و برنامه های عمل و مصوبات اجلاس های بین المللی در رابطه با جامعه اطلاعاتی آشنا باشد و این تحولات را با دقت دنبال کند. به معنایی دیگر، فلسفه وجودی خود را در چارچوب فرایند توسعه جامعه اطلاعاتی به گونه ای تعریف کند که به اهرم مهمی در این فرایند تبدیل شود.
رکن مهم دیگر، سازمان است. وجود روابط عمومی الکترونیک در سازمان تعریف می شود و نقش اصلی آن کمک به تحقق اهداف سازمانی است که در آن حضور دارد. خواه از طریق جذب ICTدر فرایندها و فعالیت ها و یا از راه فعالیت در فضای مجازی، به هر حال روابط عمومی الکترونیک در خدمت سازمان است و باید بتواند در هر شرایطی، در چارچوب راهبردهای اساسی سازمان گام بردارد. نکته مهم آن است که در جهان معاصر و با توجه به رشد پرشتاب تحولات و پیچیدگی روزافزون و بحران خیز شدن محیط فعالیت سازمان ها و افزون بر آن، آثار عمیق و گسترده تحولات ICTبر حیات همه سازمان ها، روابط عمومی رابط اصلی سازمان با چنین محیطی است. روابط عمومی الکترونیک نه تنها پیوند سازمان را با این گونه محیط های فیزیکی برقرار می کند، بلکه وظیفه سنگین مدیریت ارتباط سازمان با فضاهای مجازی را نیز بر عهده دارد. در این معنا، شاید بتوان گفت چشم بینای سازمان و یا به بیانی دقیق تر چشم معرفت[34] سازمان در فضای مجازی است. از این چشم انتظار می رود ضمن مراقبت از اعتبار سازمان در فضای مجازی و فیزیکی، با مهارت کافی، مدام فرصت ها و تهدیدها و چالش ها را در هر دو فضا بموقع شناسایی کند و اطلاعات و دانایی لازم را به بخش های مربوط انتقال دهد و اجازه ندهد با از دست رفتن فرصت ها یا تشدید تهدیدها بقای سازمان به خطر افتد و فرایند توسعه سازمان کند یا مختل گردد.
در جامعه اطلاعاتی، سازمان ها رکن مهمی به شمار می آیند و پیوندهای شبکه ای سازمان ها اهمیت بسیار دارد و روابط عمومی الکترونیک، حلقه اتصال سازمان ها در شبکه های ارتباطی داخلی و بین المللی جامعه اطلاعاتی محسوب می شود. در این معنا، نقش و جایگاه آن با روابط عمومی سنتی تفاوت می یابد و به نقشی راهبردی تغییر می یابد.
اما، رکن سوم روابط عمومی الکترونیک و شاید مهم ترین رکن آن، انسان است. روابط عمومی به هرحال با انسان سرو کار دارد. خواه در محیط فیزیکی یا فضای مجازی، روابط عمومی میان انسان ها ، یا با انسان ها ارتباط بر قرار می کند. شاید در این رکن بر خلاف دو رکن دیگر، قاعده بازی تغییر نکرده باشد. روابط عمومی، سنتی یا الکترونیک، نباید خارج از اصول و ارزش های انسانی فعالیت خود را پیش ببرد. در واقع، تکلیف روشن است: با درک پیچیدگی های وجودی عامل انسانی - آن گونه که علم رفتار و معرفت علمی روابط انسانی حکم می کند - و بر اساس موازینی که حرمت انسان و ارزش انسانی را بالاتر از هر چیز می داند، اصول حاکم بر فعالیت خود را تعریف نماید. در واقع، انسان، انسان است. فرق نمی کند که ارتباط با انسان در محیط فیزیکی یا فضای مجازی مد نظر باشد. اهمیت این اصل آنگاه روشن می شود که آسیب های برخاسته از نادیده گرفتن این اصل را به یاد آوریم.
جامعه بشری، در دهه نخست قرن بیست و یکم و پس از صدها سال تجربه تمدنی، به دلیل غفلت از شأن و ارزش والای انسان در محاسبات مدیریتی و اقتصادی و سیاسی و تکنولوژیک و حتی فرهنگی خود، رنج ها و زخم هایی عمیق را بر انسان تحمیل کرده که شرم آور است. انسان به مهره ای تبدیل شده که روحش و وجودش در میان چرخ دنده های ماشین های سازمانی و مکانیکی و الکترونیکی مدام در حال ساییده شدن است. نگاه ابزاری به انسان در همه عرصه ها، از حاکمیت و حکومت، تا اقتصاد و مدیریت، فاجعه آفریده است. روابط عمومی الکترونیک نمی تواند به این چالش مهم بشری بی اعتنا باشد. به عکس، به دلیل تکنولوژی بنیان بودنش، باید به خردی مجهز گردد که به قول کارل پوپر، از جنس خرد انتقادی باشد. یعنی پیوسته به نقد خود بنشیند و با نگاهی از بیرون به خود، پوسته تکنولوژیک خود را بشکافد و به ژرفای درون آن بنگرد و رسالت واقعی خود را در رابطه با انسان از نو تعریف کند. به نظر می رسد چیزی مهم تر از ترمیم آسیب ها وبازگرداندن انسان به جایگاه اصلیش، نباید در دستور کارش باشد.
در جهان پر تحول کنونی و با نگاه به افق پر چالش آینده، شاید مهم ترین مهارت یا ابر مهارتی[35] که در جامعه اطلاعاتی همگان از جمله روابط عمومی الکترونیک، باید بدان مجهز شوند، همدلی متعالی[36] باشد. همدلی به معنای توانایی قرار دادن خود در جای دیگری و از نگاه او به جهان و به مسئله نگریستن است. با این فرض که دیگری با من تفاوت دارد و این تفاوت را باید شناخت و ارج نهاد. همدلی متعالی، عالی ترین سطح همدلی است که در مهر و عشق بی چشم داشت به همه انسان ها تجلی می یابد. رسیدن به جایگاهی است که همه را حتی دشمنان و رقبا را دوست بداریم. روابط عمومی الکترونیک، بیش از هر چیز به چنین فضیلتی نیاز دارد. جامعه اطلاعاتی بدون آن نمی تواند به اهداف متعالیش دست یابد.
[1] Megatrends, super trends
[2] Information and communications technology
[3] Research and development
[4] Genomics
[5] Interactive TV
[6] globalization
[7] virtualization
[8] omnipresense
[9] Digital age
[10] Age of truth, Age of light
[11] Age of deception
[12] Knowledge economy
[13] Digital economy
[14] Post material economy
[15] Social web
[16] Information Web
[17] Social Web
[18] Semantic Web
[19] Global Brain
[20] subatomic
[21] Global positioning system
[22] Mirror World
[23] Second life
[24] avatar
[25] Ray Kurzweil. (2006). Singularity Is Near". London: Penguin Books.
[26] Intelligent Information Technologies
[27] Knowledge Society
[28] ITU (International Telecommunications Union)
[29] World Summit of Information Society (WSIS)
[30] مراجعه کنید به گزارش زیر:
Report on the World Summit on the Information Society Stalktaking. ITU. Geneva. 2008.
[31] The Goals of the Millenium Declaration
[32] pluralism
[33] Multicultural thinking
[34] Knowledge eye
[35] Meta skill
[36] Sophisticated empathy
http://www.irasis.ir/edit.aspx?tabid=267&def=viewfeature&itemid=193