دیدگاه شناختی در علوم کتابداری و اطلاع رسانی
اینگورسن ایده اصلی در دیدگاه شناختی را در نقل قول زیر بیان می کند:
" هر پردازش اطلاعاتی، خواه ادراکی خواه نمادین، از طریق نظام مقوله بندی یا نظام مفاهیم انجام می شود که، در ابزار پردازش اطلاعات، الگوی ادراک آن است" (de Mey, 1977, p. xvi-xvii & 1980, p. 48).
مع هذا، تعریف de Mey از دیدگاه شناختی بسیارغیرتخصصی است. دیدگاه شناختی بر طبق بسیاری از موقعیت های معرفت شناختی epistemological positions و با دیدگاه تحلیل حوزه نیزمورد تفسیر قرار می گیرد که در آن کاربران کم وبیش از طریق معرفت شناسی های خاص تحت تاثیر قرار گرفته و پردازش اطلاعات کاربران بر طبق درک شناختی یا پارادایم ایجاد می شود.
لیکن، این شناخت آنطورکه دیدگاه شناختی نقل قول de Mey تفسیر کرده است، نیست. دیدگاه شناختی به مدل سازی (یا الگوهای ذهنی در نظام گفتگو در هوش مصنوعی) درکاربران جداگانه یا اعتبار الگوهای انتزاعی در تمام کاربران توجه دارد. de Mey خود (2001) دیدگاهی را بیان می کند که متخصصان شناختی را مجبور می سازد تا فرایندهای شناختی را بررسی نمایند بطوریکه فرایندهای شناختی از طریق فاکتورهای داخلی در نظام بجای فاکتورهای خارجی تعیین می شوند (این جایگاه اخیر به افشاء علوم شناختی تفسیر شد). انتقاد دیدگاه شناختی، از میان دیگران، از سوی Frohmann (1990, 1992), Hjørland (1991, 1993, 1994, 1997, with Albrechtsen 1995), Palermiti & Polity (1995) and Talja, (1997). مطرح شده است.
" به طور گسترده این مسئله مورد شناسایی قرار می گیرد که نیازهای اطلاعاتی فرد و دسترسی به اطلاعات سازمانی از نظر اجتماعی در وضع مناسبی قرار دارد. ولی، هدایت پژوهش اطلاع یابی در یک سطح فراجامعه شناختی سخت در دیدگاه شناختی قرار می گیرد، از آنجائیکه دیدگاه شناختی یک تئوری است، چطور بافت اجتماعی – فرهنگی در فرایندهای اطلاعاتی مجسم و مورد بررسی قرار می گیرد". (Talja, 1997)..
یورلند (برای مثال، 1993، ص.133) دریافت که رویکردهای مبتنی بر جامعه شناختی (شامل کتابسنجی) از طریق دیدگاه شناختی سودمندتر مورد مقایسه قرار گرفت. همچنتین او پژوهشی بر طبق آنچه که بعدا از سوی اینگورسن پذیرفته شد، پیشنهاد کرد و همانند بخشی از پژوهش آنان به چندبازنمونی polyrepresentation مربوط است.
پیتر اینگورسن برای سالهای بسیاری سخنگوی دیدگاه شناختی بوده و هنوز مدافع دیدگاه مذکور است، به رغم آنکه هم اکنون دیدگاه بیان شده "دیدگاه شناختی کل نگرانه" نامیده می شود (مقایسه کنید با، Ingwersen & Järvelin, 2005, p. 29).
اکثر پژوهش تجربی که از سوی اینگورسن انجام شده و به امروز مربوط است، کتابسنجی می باشد و لذا روانشناختی یا شناختی نیست. Peritz & Bar-Ilan (2002) گستردگی را بررسی نمود که در آن حوزه کتابسنجی استفاده از منابع بیرون حوزه اجباری است. نتایج نشان می دهد که در سال 2000، 9/56 درصد (و3/47 درصد در 1990) مراجع از سه حوزه علم سنجی و کتابسنجی؛ علوم کتابداری و اطلاع رسانی؛ و جامعه شناسی، تاریخ و فلسفه علم سرچشمه می گیرد. این دلیلی است که علوم شناختی در این حوزه از تاثیر کمتری در مقایسه با مطالعات علوم برخوردار است و بنابراین اثباتی بر دیدگاه تحلیل حوزه می باشد. رویکرد شناختی در علوم کتابداری و اطلاع رسانی شاید بهتر از امروز، برای مثال، از سوی Jörgensen (2003) ارائه می شود.
نمونه اخیر دیگر در پژوهش های شناختی مربوط به علوم کتابداری و اطلاع رسانی است که پرفسور Lars Kaj Hansen (دانشکده مدل سازی ریاضی ، دانشگاه فنی دانمارک) و پرفسور Søren Kyllingsbæk(مرکز شناخت بصری، دانشکده روانشناسی دانشگاه کپنهاگ) رتبه بالایی از شورای پژوهش دانیش به منظور توسعه برنامه های رایانه ای در دانش رفتاری دریافت کردند. در میان نقش هایی که توسعه یافت موتورجستجو در جستجوی کتابخانه های موسیقی و تشخیص موسیقی از طریق انواع ذکر شد (Cf., Politiken, February 5., 2006, 3 section, frontpage).
فرایندهای شناختی در علوم کتابداری و اطلاع رسانی مهم است. شیوه ای که کاربران نیازهای اطلاعاتی را تصور می نمایند و با اصطلاح و معنا تعامل برقرار می کنند، موضوع اصلی در این حوزه است. ولی پرسش اصلی اینکه چه نوع نظریه شناختی و در این ارتباط نقش معیارهای فرهنگی و اجتماعی چیست؟می باشد(cf., sociological-epistemological paradigm).
Birger Hjørland
منبع: Core Concepts in Library and Information Science (LIS) (http://www.db.dk/bh/Core%20Concepts%20in%20LIS/home.htm؛ زیر مدخل Cognitive views in LIS)